یا مهدی(ع) ادرکنی
دلم برایش تنگ شده است خدایا او رابفرست
اماما شهادت پدر بزرگ وعظیم الشانتان را به شما تسلیت میگوییم وما همچون شما منتظر ظهورتان هستیم برای انتقام از سیلی زهرا.. فرق شکافته علی.. جگر تکه تکه شده حسن.. فاجعه کربلاوحسین... از کربلا هر چه گویم کم است... . . . . ودیگر پدرتان که با نامردی تمام بوسیله زهر وشمشیر به شهادت رسیدن... اللهم عجل لولیک الفرج...
یک عمر مشاهده ی دری خون آلود...
یادآور حادثه ای سرخ وکبود...
کم کم به علی بال پریدن می داد...
ای تیغ نیازی به حضور تو نبود...
باز امشب عشق تنها می شود / زخم سهم فرق مولا می شود سینه ی سجاده پرخون می شود داغ حسرت سهم آدم می شود ذوالفقار عدل می گیرد غبار
جمعه 20 مرداد 1391برچسب:, :: 14:23 :: نويسنده : حسینی
طبیبا وامکن زخم سرم را مسوزان قلب زینب دخترم را ببند آنگونه زخمم را که در قبر نبیند فاطمه زخم سرم را در و دیوار مسجد هست شاهد که من گفتم اذان آخرم را
وداع زندگی را گفتم آنروز
که زد در کوچه قنفذ همسرم را
جمعه 20 مرداد 1391برچسب:, :: 14:13 :: نويسنده : حسینی شد کشته بمحراب عبادت حیدر هر دیده بحال مرتضی می گرید بـا گفتن “قد قتل” ز جبریل امین در خلد برین خیر نساء میگرید
شهات مولا بر همه مسلمین تسلیت باد
جمعه 20 مرداد 1391برچسب:, :: 13:59 :: نويسنده : حسینی
مولای یا مولا
انت کبیر و انا صغیر
و هل یرحم الصغیر
الا الکبیر
چهار شنبه 18 مرداد 1391برچسب:, :: 22:10 :: نويسنده : حسینی امشب شب قدر و تقدیره
تا من به جز لبخند
از آنها چیز دیگری نبینم امشب که بلرزید ودل وبغض وصدایت،
آرام روان گشت دلت سوی خدایت،
رفتی به در ان قاضی حاجات،
یاد آر ملتمس لطف ودعایت...
التماس دعا خدایا!!!
خیلیها دلمو شکستن....
شب بیا با هم بریم سراغشون....
من نشونت میدم تو ببخششون....
اماما در فراقت شد هزاران رخنه در دینم بیا یک بار دیگر کن زنو اسلم تلقینم به ان مستظهرم جانا که دل ماوای تو گردد مرا روزی مباد آندم که بی یاد تو بنشینم شب رحلت هم ز بستر روم تا حور العین اگر در صبح جان دادن تو باشی بر بالینم از ان ترسم من بی دل که پیش از روز وصل تو به تلخی ناگهان از تن بر آید جان شیرینم جهان فانی وباقی فدای آل پیغمبر طفیل تو ز ایشان است هر چیزی که میبینم حدیث آرزومندی که ثبتش کرد فیض اینجا بود ارواح اشعاری که حافظ داد تلقینم
خدایا... تا پاکم نکردی.. خاکم نکن
یک شنبه 15 مرداد 1391برچسب:, :: 21:43 :: نويسنده : حسینی کی شود در ندبه های جمعه پیدایت کنم گوشه ای تنها نشینم تا تماشایت کنم مینویسم روی هر گل نام زیبای تو را تا که شاید این شب جمعه ملاقاتت کنم
جمعه 13 مرداد 1391برچسب:, :: 10:2 :: نويسنده : حسینی
سلام حضرت دلبر سلام قرص قمر زمین که لطف ندارد
از آسمان چه خبر
جمعه 13 مرداد 1391برچسب:, :: 9:50 :: نويسنده : حسینی بعضی وقتها اتفاقی میافته که ادم دلتنگ یکی از عزیزانش میشه.... من هم هر وقت تنهام یادش می افتم... هر وقت مشکل دارم یادش می افتم.... هر وقت دنیا برام اونقدربزرگ میشه که دیگه هیچکس وتوش نمیشناسم دلتنگش میشم... وقتی بیمار ومریضی میبینم یادش میافتم...(دوستان شما رو به این شبهای عزیز برا تمامی بیماران دعا کنید) وقتی از بی وفاییها ودورویی ها ونفاق آزرده میشم دلتنگش میشم... وقتی از دیدن ظلم وتباهی وشکنجه مسلمانها دلشکسته میشم دلتنگش میشم... وقتی میبینم عزیزی درد میکشه ومن نمیتونم کمکش کنم دلتنگش میشم... وقتی کنارم نیست ونمیتونم ببینمش دلتنگش میشم... این روزها همش دلتنگشم !!!! خدایا به خودت وبزرگیت قسم وقتشه ما منتظرشیم اجازه خروج از زندان غیبت رو به صاحب دلمون بده...الهی آمین اللهم عجل لولیک الفرج چه شود ای گل نرگس با تو دیدار کنم جان ومال وهستی ام بر تو گرفتار کنم روزه ی هجر تو از پای بینداخت مرا کی شود با رطب وصل تو افطار کنم...
خداجونم :میشه ظهورِ امام زمان رو برسونی؟؟
جمعه 6 مرداد 1391برچسب:, :: 3:41 :: نويسنده : حسینی
چو بشکفد ز لبت
غنچه پاک دعا
سوگند التماس دعا . . .
شفای بیماران
جمعه 6 مرداد 1391برچسب:, :: 3:24 :: نويسنده : حسینی
خدای از تو کمک میخوام .
هرچی خواستم شد تورو
به صاحب این وب .
همه بیماران رو شفا بده
جمعه 6 مرداد 1391برچسب:, :: 3:17 :: نويسنده : حسینی
بار ها روی تو را دیدم ولی نشناختم
جمعه 6 مرداد 1391برچسب:, :: 3:0 :: نويسنده : حسینی
مسجد، سر ظهر خشکسالی دارد
جمعه 6 مرداد 1391برچسب:, :: 2:57 :: نويسنده : حسینی
مارا به دعا
کاش نسازند
فراموش
که صاحب
نفسانند
جمعه 6 مرداد 1391برچسب:, :: 2:51 :: نويسنده : حسینی ای پادشه خوبان،داد از غم تنهایی دل بی تو به جان آمد،وقتست که باز آیی در آرزوی رویت،بنشسته به هر راهی صدزاهد وصد عابد،سر گشته سودایی مشتاقی ومهجوری،دور از توچنانم کرد کز دست نخواهد شد،پایان شکیبایی ای درد تو ام درمان،در بستر نا کامی وی یاد توام مونس،در گوشه تنهایی فکر خود ورای خود،در امر تو کی گنجد کفر است در این وادی خودبینی وخودرائی در دائره فرمان مانقطه تسلیمیم لطف انچه تو اندیشی حکم انچه تو فرمایی گستاخی وپر گویی،تا چند کنی ای فیض بگذر تو ز این وادی،تن ده به شکیبایی
چهار شنبه 4 مرداد 1391برچسب:, :: 5:22 :: نويسنده : حمیدی
آخرین مطالب پيوندها
|
||
![]() |