یا مهدی(ع) ادرکنی
دلم برایش تنگ شده است خدایا او رابفرست
گریه ی امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) جمعه 30 تير 1391برچسب:گریه آقامون, :: 17:38 :: نويسنده : حمیدی بسیاری از بزرگان در توقیع و شرفیاب شدن خدمت امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) برخی نگرانی های آن حضرت را درمورد شیعیان درک کرده اند، که قسمت هایی از آنها را با هم مرور می کنیم.
باخون دل نوشتم نزد امام نامه انی رایت دهرا من هجرک القیامه دارم من از فراقت در دیده صد علامت لیس الدموع عینی هذالنا لعلامه گفتی ملامت آمد از کثرت حدیثش والله ما راینا حبا بلا ملامه پرسیدم از خبیری حال امام گفتا فی بعد عذاب فی قریه السلامه با دشمنان مگویید سرش من آزمودم من جرب المجرب حلت به الندامه گرچه امام فرض است بهر هدایت خلق والله ما قبلنامن غیرک الامامه
امشب به جنون کشیده میلم برگرد ای جــاری نــدبــه در کــمیـلم برگرد بی تو شب تاریک مرا نوری نیست برگــرد ستــاره ی ســهیــلم بــرگرد پنج شنبه 29 تير 1391برچسب:, :: 10:5 :: نويسنده : حسینی پیشاپیش ماه پر برکت ومهمانی سفره بزرگ الهی بر همه شما مبارک . پنج شنبه 29 تير 1391برچسب:, :: 9:53 :: نويسنده : حسینی
من که مایه ی ننگم به حد رسوایی ... چگونه از تو بخواهم به دیدنم آیی ... چو خویشتن یار تو دیدم به نیک فهمیدم ... عزیز فاطمه ، مهدی چقدر تنهایی ... ..
دو شنبه 26 تير 1391برچسب:, :: 1:6 :: نويسنده : حسینی
بنویس كه هرچه نامه دادم نرسید
بنویس كه یك نفر به دادم نرسید
بنویس قرار من و او هفته بعد
این جمعه كه هرچه ایستادم نرسید جمعه 23 تير 1391برچسب:, :: 19:37 :: نويسنده : حمیدی
چه کند میگذرد لحظههای دور از تو
نمیکنند مگر لحظهها عبور از تو هزار پنجره در هر گذر گشوده شده است به شوق یک لحظه حضور از تو خوش آن دمی که بیاید خبر که آمدهای خوش آن شبی که شود شهر، غرق نور از تو زمانه با تو چه شیرین، زمانه بی تو چه تلخ مگر بیایی و افتد به دهر، شور از تو مرا به صبر نصیحت مکن که نتوانم که زنده باشم و باشم دمی صبور از تو تو چشم مایی و ما را جز این دعایی نیست که چشم بد، همه جا باد کور و دور از تو
چه خنده دار که
این روزها که میگذرد احساس میکنم که روح سبز شبنم عاطفه در لفافه ای از زردی پیچیده شده و آرام در کنار غنچه نرگس نجوا میکند و از بی روحی زندگی میگوید...
گل اقاقیایی که در گلدان چشمانم کاشته ام خیلی وقت است که شیرین زبانی نمیکند. شاپرکی که یک لحظه از قاصدک جدا نمیشد مدتهاست که دیگر با او نیست و از «تو» برایم نمیگوید. مهتاب مثل گذشته ها با ماه دمخور نیست. خورشید هم با ابرها قهر کرده. آقاجان! به خدا دلمان برای ظهورتان از ذره هم ذره تر شده. آقاجان!
از عبور مداوم «جمعه»ها دلتنگ شده ام. منتظرم بیا...
گفتم:که روی خوبت،از من چرا نهان است؟ گفتا:تو خود حجابی،ورنه رخم عیان است! گفتم که از که پرسم،جانا نشان کویت؟ گفتا نشان چه پرسی؟آن کوی بی نشان است! گفتم:مرا غم تو،خوشتر ز شادمانی گفتا:که در ره ما، غم نیز شادمان است! گفتم که سوخت جانم،از آتش نهانم گفت آنکه سوخت جان را،کی ناله یا فغان است! گفتم فراق تا کی؟گفتا که تا تو هستی! گفتم نفس همین است؟گفتاسخن همان است! گفتم که حاجتی هست،گفتابخواه از ما! گفتم غمم بیفزا،گفتا که رایگان است! گفتم ز فیض بپذیر،این نیم جان که دارد گفتا نگاه دارش،غمخانه تو جان است!
ای آنکه در نگاهت حجمی زنور داری کی از مسیر کوچه قصد عبور داری؟ ای آنکه در حجابت دریای نور داری کی در سرای چشمم، قصد ظهور داری؟ جمعه 23 تير 1391برچسب:, :: 7:59 :: نويسنده : حسینی
به چه مشغول کنم
دیده و دل را،
که مدام دل تو را می طلبــد،
دیـده تو را
می جوید جمعه 23 تير 1391برچسب:, :: 6:13 :: نويسنده : حسینی
ن در انتظارم ، من در تب و تابم از فرط انتظار من در انتظارم ، من در التهابـــــم از فرط انتظار چند روز دیگر تـــــــــــا آمدنت مانده ؟ دیگر طاقتی ... دیگر فرصتی نیست ... من به انتها رسیده ام از فرط انتظار از فرط انتظار
جمعه 23 تير 1391برچسب:, :: 1:31 :: نويسنده : حسینی
سلام بر تو ای زیباترین صورت انسانیت... سلام بر تو ای سپیده... ای صبور..مهمان خویش را با دست نوازشی دریاب. ..سلام بر تو ای امامم ای حجه ابن الحسن جز تو مگر میتوان آرزویی کرد.... پنج شنبه 22 تير 1391برچسب:, :: 19:53 :: نويسنده : حسینی پشت این ویرانه های ذهن،
شهری هست؟
نیست
زهر این دلمردگی را
پادزهری هست؟
نیست پنج شنبه 22 تير 1391برچسب:, :: 6:36 :: نويسنده : حسینی پنج شنبه 22 تير 1391برچسب:عاشق دیدار تو, :: 6:13 :: نويسنده : حسینی
السلام عليك يا سيدتنا رقيه عليك تحيه والسلام و رحمه الله و بركاته.....السلام عليك يا بنت الحسين الشهيد السلام عليك ايتها الصديقه الشهيده السلام عليك ايتها الرضيه المرضيه السلام عليك ايتها التقيه النقيه السلام عليك ايتها الزكيه الفاضله السلام عليك ايتها المظلومه البهيه.... ياد مادرشون افتادم...السلام عليك ايتها الصديقه الشهيده
بایدبرحال خویش گریه کنیم وای بر ما در طول هفته ها وماهها وسالها چند بار امام وصاحبمان را از خودمان رنجاندیم!!! و باعث گریه و ناله های شبانه آن امام عزیز شدیم چند بار ؟؟؟خدایا هر چی فکر میکنم بیشتر یادم میاد اون عزیزم وگریوندم تا بخندون اصلا خندوندمش ؟؟؟وای برمن که جز شرمساری و سر افکندگی چیزی پیش آن حبیب دل ندارم خدایا چیکار کنم ،هنوز گمراه گمراهم، در بیابانی سیاه وتاریک ونامعلوم دور خودم میچرخم وراه خودم وپیدا نمیکنم .......خدایا اگه تو هدایتم نکنی!!! باز در این بیابان خواهم ماند(یا ابا صالح اغثنی)یا ابا صالح اغثنی، یا ابا صالح اغثنی...
بر اساس روایات، اعمال شیعیان در روزهای دوشنبه و پنج شنبه بر امام الزمان(ع) عرضه میشود.در این صورت لازم است انسان ، مراقب باشد عملی را مرتکب نشود که حین عرضه اعمال، باعث شرمندگی او نزد امام (ع)شود وآن وجود مقدس را برنجاند. از امام مهدی (ع)روایت شده که (اعمال امت در هر دوشنبه و پنج شنبه بر پیغمبر (ص)عرضه میشود، پس به آن آگاه میگردد . همچنین بر ائمه (ع) عرضه میشود و به آن علم پیدا میکند.روایات در باب عرضه اعمال به حضرت ائمه به حد تواتر است، ولی مضامین آنها از نظر کیفیت ووقت عرضه متفاوت است:هر بامداد، هر پنج شنبه و دوشنبه،هر شب پنج شنبه،اول هر ماه.و به روایتی نیمه شعبان، همه اعمال دوران سال بر حضرات معصومین (ع)عرضه میگردد.
عبدالله ابن ابان زیات میگوید:به حضرت امام رضا (ع)عرض کردم که برای من وخاندانم دعایی بکنید. حضرت فرمودند:مگر من دعا نمیکنم؟ به خدا سوگند اعمال شما در هر روز و شبی بر من عرضه میشود ، لذا در هر مورد که مناسب باشد دعا میکنم.)عبدالله میگوید:از این حرف امام تعجب کردم. امام (ع)وقتی متوجه تعجب من شدند، فرمودند:آیا کتاب خداوند را نمیخوانی ،آنجا که میفرماید:(و قل اعملوا فسیری الله عملکم و رسوله و المومنون)و نیز نقل شده که روزی امام صادق(ع) خطاب به مردی که در مجلس آن حضرت حضور داشت، فرمودند:چرا رسول خدا را از خود می رنجانید؟شخصی از حضرت سوال کرد:یا بن رسول الله!ما چگونه رسول خدا را از خود میرنجانیم؟حضرت فرمودند:مگر نمیدانی که اعمال شما بر رسول خدا (ص) عرضه میشود، پس اگر معصیتی در اعمال شما مشاهده نماید، باعث ناراحتی خاطر او خواهد شد.پس با اعمال بدتان پیامبر اکرم (ص) را ناراحت نکنید،بلکه سعی کنید با اعمال خوبتان او را مسرور کنید.
دو شنبه 19 تير 1391برچسب:عرض اعمال,شادی وناراحتی امام مهدی,ناراحتی پیامبر(ص), :: 16:38 :: نويسنده : حمیدی
آدابی که برکت آنها میتوان حضرت را در خواب یا بیداری زیارت کرد، بسیار است. پاره ای از آنها اینچنین است: مداومت بر عمل نیک.
انابه وتضرع در چهل روز به قصد ملاقات حضرت.
رفتن چهل شب چهارشنبه در مسجد سهله ،یا چهل شب جمعه ر کوفه وعبادت کردن در آنجا، زیارت سید الشهدا در چهل شب جمعه.
مداومت بر دعا در چهل روز،همرا ه با مراقبت در طعام وشراب از حیث حلال وحرام بودن آن در ایام .
خواندن این دعا بعد از هر نماز واجب (اللهم بلغ مولانا صاحب الزمان اینما کان وحیثما کان من مشارق الارض و مغاربها سهلها وجبلها عنی...)
در بعضی کتب آمده است که هر کس بخواهد یکی از انبیاء وائمه (ع)را در خواب ببیند، سوره ((والشمس)) و ((انا انزلنا)) و ((قل یا ایها الکافرون)) و ((قل هو الله احد)) را صد مرتبه بخواند و صد مرتبه صلوات بر پیامبر(ص) بفرستد و بر طرف راست بخوابد، همانا آن چه را که قصد دارد در خواب خواهد دید.انشالله... و من الله التوفیق...
آقادیگه بس نیست پس کی میخوای بیای ....گل نرگس کی میای ؟؟؟؟ به خدا گلوله آتشینی که پیامبر گفت دستم وسوزوند گلوله از دستم افتاد دینم وایمانم غلطید دیگر برایم هیچ مانده است هیچ... پوچ پوچ شدم دیگر نمازم نماز نیست قرائت قرآنم قرائت نیست خوبیهایم خوب نیست همه چیز برایم معنای دیگری پیدا کرده همه چیز واژگون شده است... فردا که آمدید چی بگم ؟؟؟بگم شرمنده آقا دیر آمدید ایمانم وفروختم دیر آمدید عهد وقولهایم را فراموش کردم دیر آمدید ..... آقا یادته شب برا نماز بیدارم میکردی یادته فقط با تو درد دل میکردم باهم اشک میریختیم تو برای گناهی که من کردم ومن برای اینکه اشکتان را جاری کردم یادته ...چه خوب بود اون روزها من تنها عاشق تو بودم ... دیگه زندگی برام سخت شده نمیخوام باشم یادته ازت خواستم اگه قراره گناه کارتر از الان بشم برام دعا کنی تا زنده نمونم چرا دعا نکردی؟ تنها دلخوشیم همین بود که پاکتر خواهم شد ولی امروز میبینم دیگر پاکی برام نمونده...گناهانم زیاد شده آقا.... شرمنده روی تو هستم... نمیخواهم بمونم از خدا بخواه زندگیم را به پایان برسونه دیگه بسه این دنیا رو نمیخوام وقتی امروز وفردا میکنی ونمیای برا چی من موندم خوش به حال رفتگان فقط برام دعا کن خدا گناهانم وببخشه برایم دعا کن... یا هدایتم میکنی یا مرا از این زندگی سخت خلاصم کن.. دلم تنگ توست چرا نمیای چرا چرا چرا؟؟؟ ماه رمضان نزدیک است...امیدوارم این آخرین ماه رمضان باشد که بدون تو سپری میشود تو خود باید هدایتم کنی از همین لحظه همه چیز را فراموش خواهم کرد وتوبه خواهم نمود تنها تو را آنگونه که خواستی در دلم میگذارم در را بر روی تمام ساکنین زمین خواهم بست آنهارا تنها دوست خواهم داشت وبس. قول میدهم دیگر تنها تو عشق من باشی قول میدهم .....منتظرم بیا از تو به یک اشارت وزمن به صد تمنا
صفات و مشخصات حضرت مهدی (ع)که در احادیث و روایات آمده بسیار است. مرحوم مجلسی در کتاب (غیبت)شیخ طوسی از امام باقر (ع)نقل میکند که امیر المومنین(ع)در منبر فرمود:مردی از دودمان من,در اخرالزمان ظهور میکند که رنگش سفید مایل به سرخی و شکمش عریض،رانهایش پهن استخوان شانهایش درشت و در پشت وی دوخال است:یکی به رنگ پوست بدنش ودیگری شبیه خال پیغمبراست . دو نام دارد:یکی مخفی و دیگری ظاهر،نامی که مخفی است(احمد) ونامی که ظاهر(محمد) میباشد. روزی امیر المومنین (ع)نگاهی به امام حسین (ع)کرد وفرمود :این پسر من آقاست ، چنان که پیغمبر نیز او را آقا نامید ،خداوند از دودمان او مردی همنام پیغمبر (ص)به وجود آورد که در خی و سیرت مانند خود آن حضرت است...پیشانی اش باز، بینی اش کشیده ، میا برآمده ، شکمش فربه ،رانهایش پر گوشت و در ران راستش خالی است و میان دندانهای ثنایایش باز است...)در کتاب فصول المهمه امده است :مهدی موعود جوانی متوسطه القامه، نیکورو وخوش موی است . موی سرش بر روی دوشهایش ریخته است.بینی اش باریک وپیشانی اش باز است...). از جمله خصایص حضرت ان است که گذشته زمان باعث پیری او نمیشود ، لذا وقتی ظهور میکند با آن که سن مبارک او سالها از هزار گذشته، به صورت مردی چهل ساله ظاهر میشود. به هر حال اوصافی وخصوصیاتی که برای آن حضرت بیان شده، مشخصاتی است که جز بر آن شخص خاص (امام دوازدهم ، یگانه فرزند امام حسن عسکری (ع))ب احدی قابل انطباق نیست،لذا بطلان دعاوی مدعیان مهدویت با توجه به این نشانه ها آشکار است.
جمعه 16 تير 1391برچسب:, :: 21:58 :: نويسنده : حمیدی
آخرین مطالب پيوندها
تبادل
لینک هوشمند
|
||
|